ابزار رایگان وبلاگ

دایناسور
دایناسور

همه چیز درباره ی دایناسورها
منوي اصلي
صفحه اصلي
پروفايل مدير
عناوين وبلاگ
آرشيو وبلاگ
پست الكترونيكي

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو
آبان 1391
نويسندگان
arian
کد هاي جاوا

ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





Yahoo Status by RoozGozar.com

كد تعیین وضعیت یاهو

تماس با ما
لغت نامه کلی(2)  <-PostCategory-> 

آگاتاوماس(AGATHAUMAS)
 


(بصورت آگ- آ- تاو- ماس تلفظ می شود) آگا تاوماس(به معنی اعجوبه بزرگ) سراتو پسیدی شبیه به تری سراتوپس بود. این جانور گیاهخوار وشاخ دار درانتهای دوره کرتاسه زندگی می کرد. فسیلهای این جانور(تنها چند استخوان ناحیه لگن) درغرب امریکای شمالی یافت شده است. این جانور توسط دیرینه شناسی بنام کپ در سال 1872نام گذاری شد. گونه خاص این جنس آگاتاوماس سیلوستویس نام دارد.


 


آگروزاروس(AGROSAURUS)
 


(بصورت آگ- رو- زار- وس تلفظ می شود) آگروزاروس(به معنی سوسمار سرزمین وحشی) یک دایناسور اورنیتیسکین بود به عبارت دیگر پروزاروپود اولیه بود که حدود10-5/6فوت(3-2متر)طول و30-18 پوند(70-40 کیلوگرم) وزن داشت. این دایناسور گیاهخوار ودوپا دارای دمی دراز وبازوانی کوتاه بود ودر انتهای دوره تریاس، حدود213-225 میلیون سال قبل زندگی می کرد. گمان می رود که این دایناسور اولین فسیل دایناسوری است که در استرالیا کشف شده است.تنها چند تکه استخوان از این جانور کشف شده است. آگروزاروس در سال 1891توسط سیلی نام گذاری شد. گونه خاص این جنس آگروزاروس ماکیلورای نام دارد، ولی احتمالا این جنس، یک جنس مشکوک بوده وگمان می رودکه همان تکو دو نتو زاروس آنیکوس باشد.
 

آلاموزاروس
(
ALAMOSAURUS)
 


(بصورت آل- ا- مو – زار- وس تلفظ می شود). آلاموزاروس (به معنی سوسمار اوجو آ لا مول نیو مکزیکو) دایناسوری گردن دراز ودم شلاقی بود که حدود 69 فوت(21متر) طول واحتمالا 33تن وزن داشت. این دایناسور گیاهخوار بود وبر روی چهار پا راه می رفت، که در زمان کرتاسه پایانی، یعنی حدود 73 تا65 میلیون سال قبل ودر سرزمینهای نیو مکزیکو، تگزاس ویوتا در ایالات متحده زندگی می کرد. این دایناسور یک ساروپود ویک تیتانوزارید بود که احتمالا بدنی زره دار داشته است. این دایناسور در سال 1922 توسط گیلمور نام گذاری شد. گونه خاص این جنس آلا موزاروس سان جواننسیس نام دارد.


 

 * آلبرت لاپارنت
(
AlbertوLapparent)
 


آلبرت فليكس دي لاپارنت (1975-1905) ، ديرينه شناسي فرانسوي بود كه نه فسيل را (اغلب به تنهاي و بعدها همراه با فليپ تاكوئت ) در بیابان ساها را كشف كرد كه در اولين سفرش روي شتر مسافرت مي كرد. لاپارنت دايناسورهاي اينوزاروس تدرفتنسيس ( لاپارنت 1960) و لوسيتانوزاروس لیاسیکوس( لاپارنت و زبيزوسكي 1957) را نامگذاري و توصيف كرد. به علاوه وي بسياري از گونه هاي جديد جنسهاي شناخته شده را كشف كرد كه شامل آپاتوزاروس آلنكوئرنسيس ( لاپارنت و زبيزوسكي 1957)، آسترودون پوسيلوس (لاپارنت و زبيزوسكي 1957)، براكيوزاروس آتالاينسيس ( لاپارنت و زبيزوسكي 1957)، براكيوزاروس نوگاردي ( لاپترنت1960)، كامارازاروس آلنكوئرنسيس ( لاپارنت و زبيزوسكي1957)، ستيوزاروس موگربينسيس ( لاپارنت1955)، الافروزاروس گائوتيري ( لاپارنت1960)، الافروزاروس ايگويدينسيس ( لاپارنت1960)، مگالوزاروس پومبالي ( لاپارنت و زبيزوسكي1957) و رباكيزاروس تامسنسپس ( لاپارنت1960) مي باشند. وي همچنين تمساحهاي بزرگ ساركوسوكوس راكشف كرد (1964). دايناسور لاپارنتوزاروس ( بوناپارت1986)، به افتخار لاپارنت نامگذاري شده است.


 

آلبرتوزاروس
(
ALBERTOSAURUS):
 


(بصورت آل- بر- تو- زار- وس تلفظ می شود) آلبرتوزاروس دایناسوری گوشتخوار وبزرگ بود که در زمان کرتاسه پایانی می زیست. این تروپود از خویشاوندان تیرانوزاروس رکس بود. آلبرتوزاروس حدود 6/8 متر طول و2500 کیلوگرم وزن داشت. گونه خاص این جنس آلبرتوزاروس سارکوفاگوس نام دارد.


 

آلتي اسپيناكس
 (
ALTISPINAX)
 


(به صورت آل – تي – اسپي – ناكس تلفظ مي شود)آلتي اسپيناكس ( به معني ستون فقرات بلند) جنس مشكوكي از دايناسور هااست. اين دايناسور تنها از روي يك دندان شناخته شده است. در ابتدا از روی مهره های یافت شده، نام بکلاسپیناکس را به آن دادند. آلتي اسپيناكس يك دايناسور گوشتخوار بزرگ بود كه طولش بطور دقيق شناسايي نشده است،اما احتمالا حدود 30 فوت ( 9 متر) طول و تقريباً 1000 كيلوگرم وزن داشت. اين دايناسور يك تروپود. دوپا، گوشتخواربود كه دمي سفت ومحكم داشت ودواروپا ( انگلستان ) ودرزمان كرتاسه آغازين، يعني حدود 119-123 ميليون سال پيش مي زيست. گونه خاص اين جنس آلتي اسپيناكس دونكري نام دارد. آلتي اسپيناكس در سال 1923 توسط ديرينه شناسي بنام وان هيون نام گذاري شد.


 


آلتي رينوس (
ALTIRHINUS)
 


(به صورت آل – تي – رين – وس تلفظ مي شود)آلتي رينوس ( به معني پوزه بالا) دايناسور ايگوانودونيتد گياهخواري بود كه حدود 26 – 23 فوت ( 8-7 متر) طول داشت.آلتي رينوس شاخ بلندي بر روي پوزه گردش داشت علاوه بر آن برروي هر دستش نيز يك شصت ميخ مانند داشت. اين دايناسور بيني بزرگ احتمالا جهت بو را به خوبي تشخيص مي داد.اين دايناسور بر روي دوپا راه مي رفت اما به هنگام غذا خوردن بر روي چهار پاي خود نيز مي توانست بياستد، بازو هاي اين جانور اندكي كوچكتر از پاهايش بود. آلتي رينوس يك اورنيتيسكين اهل مغولستان بود كه در كرتاسه آغازين زندگي مي كرد. گونه خاص اين جنس آلتي رينوس درسال 1998 توسط ديرينه شناسي بنام ديويد نورمن نام گذاري شد. آلتي رينوس بنام ايگوانودون برنيسارتنسيس نيز شناخته مي شود (روژدستونسكي 1952).


 


آلتي كاملوس(
ALTICAMELUS)
 


آلتي كاملوس (به معني شتربلند) نام قديمي ایپي كاملوس است. اين جانور شتر ماقبل تاريخ است كه در زمان ميوسن مياني تاميوسن پاياني مي زيست. اين شتر اوليه زرافه مانند حدود 10 فوت ( 3 متر) ارتفاع داشت.اين جانور خميدگي پشتي كم و دمي كوچك داشت. آلتي كاملوس داراي پاهايي بلند و سم هايي كوچك بود. كف پاي اين جانور نيز پهن بود.اين جانور نيز احتمالا همانند شترهاي امروزي راه مي رفته است. فسيلهاي اين پستانداردر كلورادوي ايالات متحده كشف شده است.


 


آلشازاروس (
ALXASAURUS)
 


( به صورت آل – شا- زار- وس تلفظ مي شود) آلشازاروس ( به معني سوسمار آلشا ( نام بياباني در مغولستان)) تروپودي پيشرفته بود كه حدود 13- 5/11 فوت ( 4- 5/3 متر) طول و900 – 800 پوند( 400- 350 كيلو گرم) وزن داشت. اين گوشتخوار دوپا پاهاي پنجه داربلند، بازوهاي نسبتا طويل گردن
S شكل بلند، منقاربدون دندان ودمي كوتاه داشت. آلشازاروس، یک تريزينوزارئيد(تروپودهاي پرنده مانند آسيايي با پاهاي غير عادي ) بسيار ابتدايي بود. اين دايناسور در دوره كرتاسه، حدود 99 ميليون سال پيش در مغولستان كنوني زندگي مي كرد. آلشازاروس درسال 1995 توسط ديرينه شناساني بنام راسل ودونگ نام گذاري شد. گونه خاص اين جنس آلشا زاروس السيتائنسيس نام دارد.


 


آلفادون(
ALPHADON)
 


(بصورت آل- فا- دون تلفظ می شود).آلفادون(به معنی اولین دندان) یک جانور کیسه دار ابتدایی بود. این جانور دایناسورنبود، اما با دایناسورها زندگی می کرد. آلفادون همه چیز خوارکوچکی بودکه از گیاهان، حشرات وجانوران کوچک تغذیه می کرد. این جانور حدود 1 فوت (30سانتی متر) طول داشت. این جانور سه انگشتی، شستی جم شوودمی گیرنده داشت. که با کمک آنها از درختان بالا می رفت. آلفادون در امریکای شمالی( آلبرتای کانادا تانیومکزیکو درامریکا) ودرزمان کرتاسه پایانی، حدود 70میلیون سال پیش می زیست. گونه خاص این جنس آلفادون مارشی نام داشت. آلفادون درسال 1929 توسط سیمپسون نام گذاری شد.

طبقه بندی: زیر رده پروتوتریا، راسته پانتوتریا، زیر رده دوم متاتریا جنس آلفادون
 

آلفرد وگنر
(
Wegener, Alfred)


آلفرد لوتار وگنر
(1930-1880)، زمين شناس و هوا شناسي آلماني بود كه در سال 1915 در كتاب خود، به نام منشأ قاره ها و اقيانوسها، فرضيه اشتقاق قاره ها را مطرح كرد. اين فرضيه بيان مي كند كه بخشهايي از پوسته زمين، به آرامي در بالاي هسته اي مايع اشتقاق مي يابند. يافته هاي فسيلي، فرضيه اشتقاق قاره را تأييد كرده و به آن زمين ساخت ورقه اي) اعتبار مي بخشد. وگنر، وجود ابرقاره "پانگه آ" را مطرح و آن را نام گذاري كرد (پانگه آ در زبان يوناني، به معناي همه خشكيهاست). وگنر در سال 1930، كه به كلاهك يخي گرينلند رفته بود، از سرما مرد.
 

آلکتروزاروس
(
ALECTROSAURUS):
 


(بصورت آ- لک- ترو- زار- وس تلفظ می شود). آلکتروزاروس(به معنی سوسمار آلکترا)، یک دایناسور گوشتخوار بزرگ ودوپا بود که در زمان کرتاسه پایانی، حدود 98 تا 88 میلیون سال پیش می زیست. این دایناسور ترو پودی بود که از خویشاوندان آرکس بود، اما بازوها وپنجه هایی بزرگتر وآرواره ای بسیارطویل تر همراه با دندانهای زیادی ذاشت. برخلاف بسیاری از تیرانو زاریدها جمجمه این دایناسور در قسمت فوقانی صاف بود. این دایناسور حدود 30-25 فوت (9-8متر) طول و5/1 تن وزن داشت. آلکتروزاروس پاهایی قدرتمند، بازوهایی کوچک ودمی نوک تیز و سفت داشت. اسکلت ناقص این دایناسور در صحرای گبی در مغولستان یافت شده است. آلکتروزاروس توسط گیلمور در سال 1993 نام گذاری شد. گونه خاص این جنس آلکتروزاروس اولسنی نام دارد. 


 

آلگوازاروس
(
ALGOASAURUS)
 


(بصورت آل- گو- آ- زار- وس تلفظ می شود) آلگوازاروس به معنی سوسمار آلگوا(آفریقای جنوبی) جنس مشکوکی از دایناسورها می باشد. این جنس تنها از روی چند استخوان که درآفریقا یافت شده است، شناسایی شد. این دایناسور گردن دراز و دم بلند، گیاهخوار بود( احتمالا یک نئوسارو بود وشاید هم یک تیتانوزارید) و حدود 30فوت (9متر) طول داشت. این جانور درزمان کرتاسه آغازین، حدود 135-145 میلیون سال پیش می زیست. گونه خاص آن، آلگوازاروس بوری نام دارد. آلگوازاروس توسط دیرینه شناسی بنام بروم درسال 1904 نام گذاری شد.
 

لوئيس آلوارز
(
ALVAREZ , LUIS)
 


لوئيس آلوارز (1988- 1911) فيزيكداني بود كه همراه با پسرش والتر آلورز (كه زمين شناس بود) فريضه برخورد يك آستروئيد ( شهابسنگ) بزرگ با زمين را در 65 ميليون سال پيش وانقراض عمومي موجودات را بيان كرد. فريضه انقراض آلورز بطور گسترده اي پذيرفته شده است. اوئيس آلورز جايزه نوبل فيزيك رادرسال 1968 بواسطه كارش در مورد اجزاي اتمي دريافت نمود.
 

آلوارززاروس
 (
ALVAREZSAURUS)
 


( به صورت آ ل – وا – رز – زار – وس تلفظ مي شود) آلوارززاروس دايناسوري تروپود كوچك، سبك وزن، دوپا وپرنده مانند بود كه حدود 6 فوت ( 2 متر) طول و20 كيلو گرم وزن داشت. اين جانور تند رو پاهايي بسيار بلند، باز دهايي كوتاه گردني بلند و اس شكل و دمي مسطح باريك وبسيار دراز داشت دم اين دايناسور نيمي از طول بدنش بود. اين جانور به مانند ساير تروپودها برروي پشتش بر آمدگي نداشت. آلوارززاروس درزمين كرتاسه پاياني، حدود 80 ميليون سال پيش درسرزمين آرژانتين امروزي زندگي مي كرد. اين دايناسور وخانواده آلوارزراديد به افتخار مورخي به نام دان گريگوريو آلوارز توسط جوزبناپارت درسال 1991 نام گذاري شد. گونه خاص اين جنس آلوارززاروس كالوي نام دارد.


 


آلوالكريا (
ALWALKERIA)
 


( به صورت آل – وال- كر- ي- آ تلفظ مي شود) آلوالكريا يك تروپود ابتدايي كوچك بود. اين جانور در زمان ترياس پاياني، حدود 220 ميليون سال پيش مي زيست. فسيل ناقصی از آن درهندوستان كنوني يافت شده است. اين دايناسور توسط كارترجي و كريسكر درسال 1994 وبه افتخار ديرينه شناس بريتانيايي به نام آليك والكرنام گذاري شد. گونه خاص اين جنس آلوال كريا مالرنسيس نام دارد.


 


آلوپاتری(
ALLOPATRY)
 


آلوپاتری به معنی مکانهای جغرافیایی مختلف است. درمقایسه با پاراپاتری وسیمپاتری.

 

 گونه زایی آلوپاتریک
(
ALLOPATRIC  SPECIATION)
 


گونه زایی آلوپاتریک شکل گیری گونه های جدید بعد از اینکه یک جمعیت جانوری از نظر جغرافیایی از هم جدا می شوند، می باشد. اغلب اوقات دو گروه مجزا از نظر ژنتیکی از هم تفکیک می شوند. گونه زایی آلوپاتریک در مقایسه با گونه زایی پاراتریک وسیمپاتریک اصلی ترین روش گونه زایی( شکل گیری گونه های جدید) است.
 

آلوزاروس
(
ALLOSAURUS)
 


(بصورت آل- و- زار- وس تلفظ می شود)آلوزاروس به معنی سوسمار متفاوت. دایناسوری بزرگ وگوشتخوار بود که در ژوراسیک پایانی، حدود 154 تا144 میلیون سال پیش می زیست. این تروپود درغرب ایالات متحده امروزی زندگی می کرد. آلوزاروس حدود 5/10 متر طول داشت. گونه خاص این جنس آلوزاروس فراجیلیس نام دارد.


 

آلوزاروس ديوارف
(DWARF ALLOSAURUS)


آلوزاروس ديوارف، گونه اي خاص است كه تنها از روي استخوان قوزك پا كه در سال 1979 توسط تيم فلانري در استراليا (در كوههاي سترزلكي در ويكتوريا)كشف شد،‌ شناسايي شده است. اين استخوان شبيه استخوان قوزك آلوزاروس است اما سبكتر و كوچكتر است. احتمالا طول آلوزاروس ديوارف فقط 19 فوت (6 متر) بوده است (در مقايسه با طول آلوزاروس كه حدود 5/10 متر بوده است).
 


آلوکودن(
ALOCODoN)
 


(بصورت آ- لوک- و- دون- تلفظ می شود)آلوکودون(به معنی دندان شیاری) جنس مشکوکی از دایناسورها است. این جنس تنها از روی یک دندان شناسایی شده است. آلوکودون دایناسوری گیاهخوار وکوچک بود که اندازه آن شتاسایی نشده است واحتمالا حدود3فوت (1متر) طول داشته است. این دایناسور اورنیتیسکینی از اروپا (پرتغال) بود که درزمان ژوراسیک پایانی، حدود 164میلیون سال قبل می زیست.

گونه خاص این جنس آلوکودون کوهنی نام دارد. آلوکودون توسط دیرینه شناسی بنام تول بورن در سال 1973نام گذاری شد.
 

آلوموئپوس
(
ANOMOEPUS)
 


آنوموئپوس انيترمديوس دايناسوري است كه تنها از روي اثردمش شناخته شده است. اين اثرها تنها چند
+ نوشته شده در جمعه 12 آبان 1391برچسب:,

ساعت 11:1 توسط arian |
لغت نامه کلی(1)  <-PostCategory-> 

آبليسودون
(
AUBLYSODON)
 


(به صورت آ- بليس- و- دون تلفظ مي شود) آبليسودون ( به معني دندان روبه عقب) دايناسورتروپودي است كه به خوبي شناسايي شده است (و شايد يك تيرانوزاريد باشد) كه حدود 15 فوت (5/4 متر) طول و80 كيلوگرم وزن داشت. اين دايناسور گوشتخوار درغرب ايالات متحده امروزي ودرزمان كرتاسه پاياني، حدود 65-76 ميليون سال پيش مي زيست. دندانهاي جلويي اين دايناسورطويل و تيز بود اما به صورت اره اي ودندانه دندانه نبود، اين دايناسور توسط ديرينه شناسي بنام ليدي درسال 1868 نامگذاري شد. آبليسودون تنها ازروي دندانها وجمجمه هاي ناقصي كه يافت شده است، شناسايي شد. گونه خاص اين جنس آبليسودون ميراندوس نام دارد.


 

 آباورنيس
(
ABAVORNIS)


آباورنيس (كه به معني پرنده پدربزرگ بزرگ است). از پرندگان اوليه است كه در طول دوره كرتاسه پاياني، حدود 85 ميليون سال پيش زندگي مي كرد فسيلهاي اين جانور در سازند بيسكتي در كشور ازبكستان يافت شد. گونه خاص آن آباورنيس بوناپارتي است. آباوارنيس به وسيله پانتليو در سال 1998 نام گذاري شد.
 

 آبروزاروس
(
ABROSAURUS)


(به صورت آب–رو– زار–وس تلفظ مي شود) آبروزاروس (به معني سوسمار جمجمه ظريف يا نرم است) يك ساروپود يعني دايناسوري گردن دراز و گياهخوار بود. اين دايناسور بدني حجيم، پاهاي ستون مانند، و سري كوچك با يك تاج غنه اي داشت، سوراخهاي بيني آن بالاي چشمان بود اين جانور در طول كرتاسه آغازين زندگي مي كرد. آبروزاروس به وسيله ديرينه شناسي به نام ايو در سال 1986 نام گذاري شد. اين جانور با استفاده از فسيلهاي يافت شده در چين شناخته شد. گونه ويژه آن آبروزاروس دونگ پويي است كه بسيار كوچك بود.


 

 آبريكتيوزاروس
(
ABRICTUSAURUS)


(به صورت آ – بريك – تو – زار – توس تلفظ مي شود) آبريكتيوزاروس (به معني سوسمار هوشيار) يك هترودونتوزاريده (يك اورنيتيچين) بود يعني دايناسوري دوپا، گياهخوار، با دمي بلند بود كه حدود 6/4 فوت (2/1 متر) طول و 43 كيلوگرم وزن داشت. اين دايناسور دندانهاي تاج دار و بلند داشت و در دوره ژوراسيك آغازين زندگي مي كرد. برخلاف ساير هترودونتوزاريدها، اين دايناسور دندانهاي سگ مانند در آرواره پائيني خود نداشت. اين دايناسور از روي يك اسكلت و جمجمه اي كه در لسوتو در افريقاي جنوبي كشف شده شناخته شده است. و به وسيله ديرينه شناسي به نام جي . آ. هوپسون در سال 1975 نام گذاري شد.

 

 آبيلیزاروس
(
ABELISAURUS)


(به صورت آب – یل – اي – زار – وس تلفظ مي شود) آبیليزاروس (به معني سوسمار آبل است) يك تروپود ابتدايي (دايناسور گوشتخوار و دوپا) بود، كه حدود 21تا 26 فوت طول و 1500 كيلوگرم وزن داشت. اين دايناسور در طول كرتاسه پاياني، حدود 75 – 70 ميليون سال پيش در منطقه اي كه امروزه پاتاگونيا – آرژانتين ناميده مي شود، زندگي مي كرد. فسيل ناقص اين دايناسور حدود 35 اينچ (90 سانتي متر) طول دارد اين دايناسور به افتخار رابرت آبل (مؤسس موزه علوم طبیعي آرژانتين) به وسيله ديرينه شناساني به نامهاي جي – اف – بناپارت واف. اي. نواس در سال 1985 نام گذاري شد. گونه خاص اين جنس آبیليزاروس كوماهونسيس نام دارد.

 

آپاتوزاروس
(
APATOSAURUS)
 


(به صورت آ- پات- و- زار- وس تلفظ مي شود) آپاتوزاروس ساروپود بزرگي بود كه دردوره ژوراسيك مي زيست. اين دايناسور تا 90 فوت ( 27-21 متر) طول وحدود 42500 كيلوگرم وزن داشت.این گیاهخوار چهارپا به نام برونتوزاروس هم شناخته می شود.
 


آپاتودون (
APATODON)
 


(به صورت آ- پات- و- دون تلفظ مي شود) آپاتودون جنس مشكوكي است، كه احتمالا يك آلوزاروس است. اين دايناسورگوشتخواربزرگي بود كه درانتهاي دوره ژوراسيك، حدود 135-156 ميليون سال پيش مي زيست. اين جانورتروپودي بود كه درغرب ايالات متحده امروزي زندگي مي كرد.
 


آپومورفي( APOMORPHY)
 


 آپومورفي خصوصيات ژنتيكي جديديك
clade است. پرها يك آپومورفي براي پرندگان هستند.
 


آتريپوس
(ATREIPUS.)

 


(به صورت آ- تر- ي- پوس تلفظ مي شود) آتريپوس نوعي دايناسور اورنيتيسكين است كه تنها از روي ردپاي فسيل شده اش شناسايي شده است. هيچ استخوان فسيل شده اي از اين ايكنوجنس يافت نشده است. ردپاهايي با دو اندازه متفاوت(به طول 5/4 و 1 سانيتمتر) در كنار هم يافت شده و نشان مي دهد كه اين دايناسور كوچك روي چهار پا راه مي رفته و پاهاي عقبي اش بزرگتر و بلندتر از پاهاي جلويي بودند. طول آتريپوس حدود 6 فوت(8/1 متر) بود. مايك زانجا و برايان هارتلين ردپاهاي اين دايناسور را در پنسيلوانياي ايالات متحده كشف كردند. آتريپوس در دوره ترياس پسين، حدود 220 ميليون سال قبل مي زيست. گونه خاص آن آتريپوس ميلفوردنسيس است.
 

آتشفشان
(
Volcano)


هنگامي كه آتشفشان فوران مي كند،
گدازه و گاز را از اعماق زمين به بيرون پرتاب مي كند. در دوره كرتاسه، فعاليت آتشفشاني، شديد بوده است.
 

آتلاسكوپكوزاروس
(
ATLSCUPCOSAURUS)
 


( به صورت آت –لاس- كوپ- كو- زار- وس تلفظ مي شود)آتلاسكوپكوزاروس( كه از روي نام شركت آتلاس كوپكو كه برخي ازتجهيزات خفاري و كاووشگري راهديه كرد نامگذاري شد) اورنيتوپودي بودكه حدود 5/6 تا10 فوت ( 2 تا3 متر) طول و125 كيلوگرم وزن داشت. اين دايناسور گياهخوار درابتداي دوره كرتاسه مي زيست. اين دايناسور تنها ازروي آرواره ها ودندانهاي فسيل شده شان كه دراسترليا يافت شده است. شناسايي شده است، اين جانور درسال 1989 توسط ت ريچ وپ ريچ نام گذاري شد. گونه خاص اين جنس اطلس كوپكوزاروس آتريپپوس ميلفوردنسيس نام دارد.


 

آتلانتوزاروس
(
ATLANTOSAURUS)
 


( به صورت آت- لان- تو- زار- وس تلفظ مي شود) آتلانتوزاروس( به معني سوسمارآتلانتا) جنس مشكوكي از دايناسورها است كه به احتمال زياد همان آپاتوزاروس است. اين دايناسوردرسال 1877 توسط مارش نامگذاري شد.


 

آجیلیزاروس
(
AGILISAURUS)

 


بصورت آج- یل-ی-زار-وس تلفظ می شود) آجیلیزاروس به معنی سوسمار آجیل(چابک) دایناسوری سبک وزن بود که حدود4-5/3فوت (7/1-2/1متر) طول وحدود 40کیلوگرم وزن داشت. این جانور گیاهخوار در زمان ژوراسیک میانی، حدود 170 میلیون سال پیش زندگی می کرد، واحتمالا یک هیپسیلوپودونتیدبوده است. یک اسکلت تقریبا کامل از این جانور در چین یافت شده است. آجیلیزاروس درسال 1990 توسط پنگ نام گذاری شد. گونه خاص این جنس آجیلیزاروس لودر بکی نام دارد.


 

 آدافوزاروس
(
EDAPHOSAURUS)
 


(به صورت آ – داف – و – زار – وس تلفظ مي شود) آدافوزاروس (به معني سوسمار پياده رو) يك سيناپسيد اوليه گياهخوار بود كه در زمان كربونيفر پاياني و پرمين آغازين حدود
258 – 320 ميليون سال پيش زندگي مي كرد.
يعني بسيار قبل تر از دايناسورها وجود داشته است.
اين پليسوزار (سيناپسيد اوليه) ديمترودون رابطه داشت وخارهاي بلندي برروي مهره هاي پشتش به طرف بيرون رشد كرده بودند. اين خارها درواقع تيغه هايي را ايجاد مي كردند واحتمالا بوسيله لايه هاي پوستي پوشيده مي شدند. كه يك حالت بادبان مانند را درپشتش ايجاد مي كرد. اين جانور چهارپا حدود11 فوت ( 2/3 متر) طول وحدود 660 پوند (300 كيلوگرم ) وزن داشت. اين دايناسور سري كوچك ، چشماني بزرگ ، بدني شبكه مانند و دمي دراز داشت، و در نواحي مرطوب ( نظير مردابها و درياچه ها) زندگي مي كرد. آدافوزاروس ازمواد گياهي تغذيه مي كرد وآنها رابادندانهاي سطح اش خرد كرده ومي خورد. فسيلهاي اين جانور دراروپا وامريكاي شمالي يافت شده است.

آراريپداكتيلوس
(
ARARIPEDACTYLUS)
 


آرايپداكتيلوس يك پتروزار بود (دايناسور نبود) اين پتروداكتيلوئيد جمجمه اي به طول 6/1 فوت (50 سانتي متر) و طول 16 فوت (8/4 متر) داشت. فسيلهاي اين خزنده پرنده در شمال غرب برزيل يافت شده است. اين جانور گوشتخوار در كرتاسه آغازين مي زيست. آرايپداكتيلوس در سال 1971 توسط رايس معرفي شد.


 

آراگوزاروس
(
ARAGOSAURUS)
 


( به صورت آر- آ- گو- زار- وس تلفظ مي شود) آراگوزاروس (به معني سوسمار آراگون( اسپانيا) دايناسور چهارپا، بزرگ وگياهخواري بود كه دركرتاسه آغازين، حدود 120-130 ميليون سال پيش زندگي مي كرد.اين ساروپود حدود 28000 كيلوگرم وزن داشت. اين دايناسور گردني دراز، دمي بلند ونيرومند، سري كوچك وبدني حجيم داشت. اين جانور شبيه به كامارازاروس بود. يك فسيل ناقص از اين دايناسور در اسپانيا كشف شده است. آراگوزاروس درسال 1987 توسط سانز،بوسكاليوني، كاسانووي وسانتاف نام گذاري شد. گونه خاص اين جنس آراگوزاروس ايسكياتوس نام دارد.


 

آرالوزاروس
(
ARALOSAURUS)
 


( بصورت آر- آ- لو-زار- وس تلفظ مي شود) آرالوزاروس ( به معني سوسماردرياي آرال) دايناسور گياهخواري بود كه درانتهاي دوره كرتاسه، يعني حدود 80-95 ميليون سال پيش مي زيست. اين ساروپود حدود 30 فوت (9متر) طول و5000 كيلو گرم وزن داشت. اين جانور منقاري بدون دندان، دمي سفت و بدني حجيم داشت. يك فسيل غير ناقص ازاين دايناسور درقزاقستان كشف شده است. آرالوزاروس توبريفروس نام دارد.


 

آرائوكانوراپتور
(
ARAUCANORAPTOR)
 


آرائوكانوراپتور( به معني دزد آرائوكان آرژانتيني) دايناسور گوشتخواري باپنجه هاي شصتي داس شكل بود. اين دايناسور حدود 8فوت ( 5/2 متر) طول داشت، فسيلهاي اين تروپود كوئلوروزاريس درآژرانتين كشف شده است. آرائوكانوراپتوردرانتهاي دوره كرتاسه، حدود 90 ميليون سال پيش مي زيست. آرائوكانوراپتوردرسال 1997 توسط ديرينه شناسي بنام نوواس نام گذاري شد. گونه خاص اين جنس آرائوكانوراپتورآرجنتينوس نام دارد.


 

آرتروپلورا
(
ARTHROPLEURA)
 


( به صورت آر- ترو- پلور- آ تلفظ مي شود) آرتروپلورا يك ميرياپود 6 فوتي بود( ازخويشاوندان ميلپدها)، به عبارت ديگرآرتروپودي با ميخهاي برآمده ازطرفين اسكلت خارجي اش بود. اين جانور بند بند درجنگلهاي مرطوب ودرزمان كربونيفر ( حدود 300 ميليون سال پيش) مي زيست.
 


آرتروپودها(
ARTHROPDS)
 


آرتروپودها گروهي از جانوران هستند كه داراي اسكلت خارجي متشكل از كيتين هستند اين جانوران بدن قطعه قطعه واندامهاي مفصل داردارند. حشرات، عنكبوتيان، تريلوبيت ها، سخت پوستان وغيره ازجمله آرتروپودها هستند.

 

آرتورداكتيلوس
(
ARTHURDACTYILUS)
 


آرتورداكتيلوس كونان- دويلنسيس ( كه به افتخار سرآرتور كونان دويل كه نويسنده دنياي گم شده است، نام گذاري شد) يك پتروزاربود( دايناسور نبود) اين پتروداكتيلوئيد با بالهاي باز حدود 15 فوت (6/4 متر) طول داشت. اين جانور بالهايي داشت كه به نسبت ازساير پتروزارها بزرگتر بود. فسيلهاي اين خزنده پرنده درشمال شرق برزيل يافت شده است. اين جانور گوشتخوار دركرتاسه آغازين مي زيست. آرتورداكتيلوس درسال 1994 توسط فري ومارتيل توصيف شد.


 

* آرتور هولمز
( HOLMES,ARTHUR)
 


آرتور هولمز (1965 – 1890) يك زمين شناس انگليسي بود كه اولين بار ايده مقياس زمان زمين شناسي را در سال 1913 مطرح كرد. بلافاصله بعد از كشف راديواكتيوتيه و با استفاده از تعيين سن ايزوتوپهاي راديواكتيو (راديوايزوتوپها)، برآورده كرد كه از عمر زمين حدود 4 بيليون سال مي گذرد و اين رقم بسيار بيشتر از اعدادي بود كه قبلا مطرح شده بودند.


 

آرجنتيينوزاروس
(
ARGENTINOSAURUS)
 


(به صورت آر- جن- تين- و- زار-وس تلفظ مي شود)آرجنتيينوزاروس هوينكولنسيس ساروپود تيتانوزاريد بود كه حدود 140-130 فوت( 42-40 متر) طول داشت. اين دايناسور غول پيكر، گردني بلند ودمي دراز داشت اين دايناسور چهارپاي گياهخواردرآرژانتين، امريكاي جنوبي ودردوره كرتاسه مي زيست. آرجنيتينوزاروس به معني سوسمارآرژانتيني درسال 1993 توسط ديرينه شناساني بنامهاي كوريا وجوزنباپارت نام گذاري شد. اين دايناسور ازروي مهره هاي پشتي فسيل شده، استخوان درشت ني، استخوانهاي دنده و استخوان خاجي اش شناسايي شده است. احتمال مي رود كه اين جانور بزرگترين دايناسور بوده باشد.


 

آرجيروزاروس
(
ARGYROSAURUS)
 


( بصورت آر- جي- رو- زار- وس تلفظ مي شود) آرجيروزاروس ( به معني سوسمار نقره اي) دايناسوري بزرگ و گياهخواري بودكه حدود70 فوت ( 21 متر) طول و20000 كيلوگرم وزن داشت. فسيلهاي اين چهارپاي بزرگ در آرژانتين و اورگوئه يافت شده است. اين دايناسوردر زمان كرتاسه پاياني، حدود 65-73 ميليون سال پيش مي زيست. اين ساروپود تيتانوزاريد زره داري بود كه درسال 1893 توسط ليدكر نام گذاري شد. گونه خاص اين جنس مشكوك آرجيروزاروس سوپرباس نام دارد.


 

آرستانوزاروس
(
ARSTANOSAURUS)
 


(به صورت آر- ستان- و- زار- وس تلفظ مي شود)آستانوزاروس ( به معني سوسمار آرستان( قزاقستان) دايناسور هادروزار لامبئو زارين بود( كه درابتدا گمان مي شد يك سراتوپسين است). اين دايناسور حدود 50 فوت ( 15 متر) طول داشت. آرستانوزاروس گياهخوارمنقارداري بودكه درانتهاي دوره كرتاسه، حدود73 – 5/87 ميليون سال پيش مي زيست.اين جانور ازروي يك اسكلتهاي خيلي ناقص كه درقزاقستان كشف شد، شناسايي شده است. اين دايناسور درسال 1982 توسط ديرينه شناساني به نامهاي سوسلوف وسيلين نام گذاري شد. گونه خاص اين جنس آرستانوزاروس آكورگاننسيس نام دارد.


 

آرسينويتريوم
(
ARSINOITHERIUM)
 


آرسينويتريوم يك پستاندار كرگدني شكل ابتدايي بود كه در زمان اوليگوسن آغازين، (حدود23 -38 ميليون سال پيش) مي زيست. اگرچه اين جانور شبيه به كرگدنهابود ولي ازخويشاوندان نزديك فيلها به شمار مي آيد اين چهارپاي بزرگ پاهاي 5 انگشتي داشت. اين جانور دوشاخ استخواني بزرگ، توخالي ومخروطي شكل برروي پوزه اش داشت. اين پستاندار حدود 5/11 فوت ( 5/3 متر) طول و حدود 6 فوت( 8/1 متر) ارتفاع تا محل كتف هايش داشت. اين جانور گياهخواراحتمالا درجنگل هاي نزديك رودخانه ها مي زيست. فسيلهاي آرسينويتريوم درمنطقه فايوم دركشور مصر كشف شده است. طبقه بندي: رده پستانداران، زيررده تريا، زيررده دوم ائوتريا ( پستانداران جفت دار)، راسته ايمبريتوپودا، جنس آرسينوتيريوم.
 

آركانزاروس
(
ARKANSAURUS)
 


(به صورت آر- كان- زار- وس تلفظ مي شود) آركانزاروس (به معني سوسمارآركانزاس ( نام ايالتي درامريكا)دايناسور گوشتخوار، دوپاوپرنده مانند( تروپود) بود كه درانتهاي دوره كرتاسه مي زيست. اين دايناسور يك كوئلوروزارواحتمالا يك اورنيتوميمد بود. آركانزاروس ازروي استخوانهاي پايش كه در آركانزاس درايالات متحده كشف شد، شناسايي شد.استخوانهاي فسيلي شد پا وپنجه هاي اين دايناسور درسال 1972 توسط فرايدي به هنگام جستجو به دنبال گاو گم شده اي درمزرعه اش درحوالي لاكسبورگ درآركانزاس ايالات متحده كشف شدند. آركانزاروس به طور غير رسمي توسط زمين شناسي بنام جيمزهاريسون كوين درسال 1973 نام گذاري وتوصيف نشده است. ( زيرا يك جنس مشكوك است). گونه خاص اين جنس آركانزاروس فرايدئي نام دارد ( كه افتخار ج.ب. فرايدي كه اين فسيل را يافت وآن را به دانشگاه آركانزاس هديه كرد نام گذاري شد.)


 

آركتوزاروس
(
ARCTOSAURUS)
 


(به صورت آرك- تو- زار- وس تلفظ مي شود)آركتوزاروس به معني سوسمار قطب شمال دايناسورگوشتخواري بود كه درانتهاي دوره ترياس مي زيست. اين تروپود حدود 10 فوت( 3متر) طول داشت.فسيلهاي اين جانوردركانادا يافت شده است. آركتوزاروس درسال 1875 توسط آدامزتوصيف شد. گونه خاص اين جنس آركتوزاروس اوسبورني نام دارد. اما آركتوزاروس جنس مشكوك است(تنها يك مهره گردن ازاين جانوريافت شده است، وممكن است يك تروپودباشد يا نباشد).
 


آركلون(
ARCHELON)
 


آركلون لاك پشت دريايي بزرگي بود(يك كلونيان) كه درانتهاي دوره كرتاسه مي زيست. اين جانور دايناسورنبود. آركلون لاك عريض ومسط
+ نوشته شده در جمعه 12 آبان 1391برچسب:,

ساعت 11:0 توسط arian |
موزه ها  <-PostCategory-> 

موزه‌ها

موزه‌های بسیاری در جهان بقایای دایناسورها را به نمایش می‌گذارند، از جمله:


+ نوشته شده در جمعه 12 آبان 1391برچسب:,ساعت 11:0 توسط arian |
طبقه بندی  <-PostCategory-> 

طبقه‌بندی دایناسورها

  • دایناسورها
طبقه‌بندی دایناسورها
براکیوسوروس[پ ۱۹] یک مثال از دایناسورهای سوسمارپا[پ ۲۰]
استروتیومیموس، یک دایناسور ددپا[پ ۴۶] شترمرغ مانند.
دایناسورهای پرنده‌پای[پ ۵۵] مختلف و یک دایناسور ناجوردندان[پ ۵۶]. دور چپ: کامپتوزاروس[پ ۵۷]، چپ: ایگوانودون، مرکز زمینه: شانتونگوسور، مرکز پیش‌زمینه: دریوسوروس، راست: کاریتوسور، دور راست(کوچک): هترودونتوسور[پ ۵۸]، دور راست(بزرگ): تنونتوسور

 


+ نوشته شده در جمعه 12 آبان 1391برچسب:,ساعت 10:59 توسط arian |
رفتار شناسی  <-PostCategory-> 

چند نوع دایناسور

۱.تیرانوسوروس رکس:ازددپایان یا دایناسورهای چهار پا بود. ۲.دیپلودوکوس:از سوسمارپایان یا دایناسورهای پا سوسماری بود. ۳. سه‌شاخ‌چهره:ازجمله دایناسورهای شاخ‌دار بود. ۴.استگوسور: جانوری با پشت برآمده و سقف شیروانی بود.

رفتارشناسی

بازسازی چگونگی رفتار دایناسورها معمولاً بر اساس سنگواره‌های یافته شده، محیط زیست، شبیه‌سازیهای زیست‌مکانیکی که توسط رایانه انجام می‌گیرند و نیز مقایسه با گونههای مدرن صورت می‌گیرد. بنابراین بسیاری از نظریه‌های کنونی در رابطه با رفتارشناسی دایناسورها براساس فرضیه‌هایی است که ممکن است برای مدتی طولانی موضوعی برای مباحثه و انتقاد باقی بمانند. با این وجود، گمان می‌رود که بعضی رفتارها که در برخی سوسمارها و پرندگان (که بیش‌ترین خویشاوندی را نسبت به دایناسورها دارند) مشترک است، در دایناسورها نیز رواج داشته‌است.[۱۱]

گله

اولین اثبات زندگی گلهای دایناسورها در سال ۱۸۷۸ در بلژیک رخ داد. به نظر می‌رسید ۳۱ ایگوانودون در یک فروریزی زمین فرورفته و غرق شده باشند. سپس مرگ‌هایی توده‌ای در چند جایگاه دیگر نیز کشف شد.
بر اساس این کشفیات و نیز فسیل‌هایی یافته شده، دانش‌مندان به این نتیجه رسیدند که زندگی گروهی در بسیاری از گونه‌های دایناسور رایج بوده‌است.[۱۱]

لانه‌سازی

کشف لانه‌های مایاسورها[پ ۶] در مونتانا در سال ۱۹۷۸ نشان داد که مراقبت از نوزادان در راستهٔ پرنده‌پایان[پ ۷] فقط تا زمان باز شدن تخم‌ها نیست.[۱۲] شواهد دیگری نشان می‌دادند که چنین رفتاری در بعضی دایناسورهای دوران کرتاسه نیز همچون سالتازوروس[پ ۸] وجود داشت و آن‌ها همچون پنگوئنها کلنیهای عظیمی برای لانه‌سازی تشکیل می‌دادند.[۱۳]

جفت‌گیری

Centrosaurus dinosaur.png

با وجود این که دانسته‌های امروز ما در این مبحث ناچیز هستند، ولی به نظر می‌رسد شاخ‌های برخی از دایناسورها همچون ددپایان احتمالاً به علت شکنندگی خود نه به عنوان وسیلهٔ دفاع، بلکه به عوان وسیلهٔ زورآزمایی در نرها استفاده می‌شدند.[۱۱]

طرز جابه‌جایی

با توجه به فسیل‌های یافت شده، گمان می‌رود که هیچ‌کدام از دایناسورها حفار نبود، و فقط تعداد کمی از آن‌ها می‌توانستند از درخت بالا بروند. از آن‌جا که روند تکاملی پستانداران در دورهٔ نوزیستی به پیدایش جاندارانی حفار و بالارونده انجامید، نبود شواهدی بر وجود دایناسورهایی با چنین خصوصیاتی تعجب‌برانگیز است.

درک درستی از چگونگی جابه‌جایی دایناسورها درواقع کلیدی برای مدل‌سازی از رفتار آن‌ها می‌باشد. روش بیومکانیک اطلاعات مفیدی را در اختیار ما می‌گذارد، به طور مثال می‌تواند بر اساس نیروی ماهیچه‌ها و نیروی وزن بر ساختار اسکلت سرعت حرکت جاندار را مشخص کند، و یا این که آیا ددپایان بزرگ برای جلوگیری از آسیب‌دیدگی به هنگام دنبال کردن شکار، سرعت خود را کم می‌کردند یا نه[۱۴][۱۵]

جانداران هم‌دوره

هم‌زمان با دایناسورها خزندههایی می‌زیستند که اغلب توسط فیلم‌ها و داستان‌ها دایناسور شناخته شده‌اند، با این حال از لحاظ علمی چنین نیست. معروف‌ترین آن‌ها عبارت اند از پتروسورها و پلسیوسورها، از جمله موساسورها و ایکتیوسورها.[۱۶]


+ نوشته شده در جمعه 12 آبان 1391برچسب:,ساعت 10:58 توسط arian |
تاریخچه مطالعه دایناسورها  <-PostCategory-> 

تاریخچهٔ مطالعهٔ دایناسورها

موزهٔ فیلد شیکاگو

سابقهٔ شناخت دایناسورها به قرن‌ها پیش باز می‌گردد، بدون این که لزوماً به این نام شناخته شوند و یا حتی درک درستی از آن‌ها بشود.

چینی‌ها آثار و استخوان‌های یافت شدهٔ آن‌ها را به اژدها نسبت می‌دادند، درحالی که اروپاییان آن‌ها را بقایای نفیلیم یا موجوداتی غول‌آسا که در طوفان بزرگ کشته شدند می‌دانستند.

ژرژ کوویه[پ ۹]، بیولوژیست فرانسوی، در سال ۱۸۰۸ مارمولک دریایی بزرگی را توصیف می‌کرد که موساسور نام دارد.

ایگوآنودون اولین گونه‌ای بود که در سال ۱۸۲۲ توسط زمین‌شناس انگلیسی گیدئون مانتل، که متوجه تشابهاتی میان فسیل‌های آن و ایگوانای امروزی شده بود، کشف شد. اولین مقالهٔ علمی دربارهٔ دایناسورها دو سال بعد توسط ویلیام باکلند[پ ۱۰]، استاد دانشگاه آکسفورد، و در رابطه با مگالوسور که فسیل آن به تازگی در نزدیکی آکسفورد کشف شده بود، منتشر گردید.

مطالعهٔ این جانداران به زودی مورد توجه همایش‌های علمی اروپایی و آمریکایی گردید، و در سال ۱۸۴۲، دیرین‌شناس انگلیسی، ریچارد اوون واژهٔ دایناسور را اختراع کرد. او مشاهده کرد که در میان بقایای دایناسورهایی که تا آن زمان کشف شده بودند تشابهاتی وجود دارد، به همین دلیل تصمیم گرفت رده‌بندی جدیدی تهیه کند. او با کمک همسر ملکه ویکتوریا موزهٔ تاریخ طبیعی لندن را به وجود آورد تا کلکسیون ملی فسیل‌ها و بقایای دایناسورها را به نمایش بگذارد.

یکی از اولین دایناسورهایی که در آمریکا کشف شد هادروسوروس فولکی[پ ۱۱] بود که در سال ۱۸۵۸ در نیوجرسی کشف شد. این اکتشاف بسیار مهم بود، چرا که این اولین اسکلتی بود که تقریباً به طور کامل پیدا شده بود، و در ضمن نشان می‌داد که این جانور بدون شک دوپا بوده‌است. تا این زمان دانشمندان فکر می‌کردند که دایناسورها همچون مارمولکها بر روی چهار پای خود راه می‌روند.

این اکتشاف ابتدای دورهٔ شکار سنگواره دایناسورها در آمریکا بود، به طوری که رقابت شدید میان ادوارد درینکر کوپ[پ ۱۲] و چارلز مارش[پ ۱۳] به جنگ استخوان معروف شد. این درگیری تقریباً ۳۰ سال، تا ۱۸۷۹، سال مرگ کوپ (که تمام دارایی خود را در این راه خرج کرده بود) انجامید. به این ترتیب مارش که تحت حمایت مالی سازمان زمین‌شناسی ایالات متحده آمریکا بود از این جنگ پیروز بیرون آمد. کلکسیون کوپ امروزه در موزهٔ تاریخ طبیعی نیویورک و کلکسیون مارش در دانشگاه ییل نگاهداری می‌شوند.

از آن پس، تجسس برای کشف دایناسورها در سراسر جهان، حتی در جنوبگان وسعت یافت. امروزه آمریکای جنوبی به ویژه آرژانتین، و چین که در اعماق خاک‌های آن فسیل‌های دست‌نخورده و اسکلت‌های کاملی پیدا شده‌اند، مورد توجه خاصی قرار می‌گیرند.[۱۷]


+ نوشته شده در جمعه 12 آبان 1391برچسب:,ساعت 10:58 توسط arian |
دایناسورهای گیاهخوار، گوشتخوار و همه چیز خوار  <-PostCategory-> 

ریخت‌شناسی

دایناسورهای گیاهخوار، گوشتخوار و همه چیز خوار

بعضی از دایناسورها گوشتخوار بودند. اما بیشتر دایناسورها گیاهخوار بودند. در هر زنجیرهٔ غذایی، باید موجودات زنده بیشتری در سطح‌های پایین تر زنجیره غذایی وجود داشته باشد وگرنه انتقال انرژی غذا کافی نخواهد بود. شمار زیادی از گیاهان (تولید کنندگان یا آنها که خودبخود تغذیه می‌کنند) غذای تعداد کمتری از گیاهخواران (مصرف کنندگان اولیه نامیده می‌شوند) را تأمین می‌کنند. این گیاهخواران به وسیله تعداد کمتری از گوشتخواران (مصرف کنندگان ثانویه نامیده می‌شوند) خورده می‌شوند. برای مثال صدها جریب گیاه لازم بوده تا گروه کوچکی از تریکراتوپ‌ها تغذیه شوند. این گروه تریکراتوپ‌ها می‌توانستند غذای تنها یک تی رکس را تأمین کنند تا تی رکس به زندگیش ادامه دهد. اگر شما به انواع دایناسورها نگاه کنید، می‌بینید که ۶۵ درصد دایناسورها گیاهخوار بودند و تنها ۳۵ درصد آنها گوشتخوار بودند. اگر به فسیل‌های پیدا شده هم نگاه کنید می‌بینید که درصد گیاهخواران حتی بیش از این افزایش می‌یابد. چون که فسیل‌های زیادی از بعضی از دایناسورهای گیاهخوار پیدا شده. برای مثال بیش از صد فسیل پروتوسراتوپ‌ها پیدا شده، در حالی که در مقابل تنها چند فسیل تی رکس پیدا شده‌است.[۱۰]

تعادل

هنگامی که در یک جامعه تعداد گوشتخواران افزایش می‌یابد، آنها تعداد بیشتر و بیشتری از گیاهخواران را می‌خورند و جمعیت گیاهخواران کاهش می‌یابد. پس برای گوشتخواران سخت تر و سخت تر می‌شود تا گیاهخوارانی پیدا کنند و بخورند و در نتیجه تعداد گوشتخواران به ناچار کاهش پیدا می‌کند. به خاطر همین جمعیت گوشتخواران و گیاهخواران در حالت تعادل نسبتاً باثباتی می‌ماند. چون که اگر جمعیت گیاهخواران کاهش یابد، جمعیت گوشتخواران را هم محدود می‌کند. تعادل مشابهی بین گیاهان و گیاهخواران نیز وجود دارد. یعنی اگر میزان گیاهان کاهش یابد تعداد گیاهخواران نیز کاهش می‌یابد.[۱۰]

گیاهخواران

گیاه‌خواران معمولاً دندان‌های کند و بی نوکی دارند که برای کندن گیاهان (برگ‌ها، شاخه‌های کوچک و...) مناسب است. همچنین بعضی‌ها دندان‌های تخت و صافی دارند که برای خرد و آسیاب کردن فیبرهای گیاهی سخت مناسب است. بسیاری از گیاهخواران هم یک کیسه لب دارند که می‌توانند برای مدتی غذا را در آن ذخیره کنند. گیاهخواران معمولاً باید نسبت به گوشتخواران حجم خیلی بزرگ تری از مواد غذایی را بخورند تا همان مقدار کالری را به دست آورند (چون که برگ‌ها، شاخه‌های کوچک و ریشه‌ها کالری کمتری دارند. گیاهخواران معمولاً دستگاه‌های گوارش بزرگ‌تری هم نسبت به گوشتخواران دارند. در بعضی از دایناسورها سنگها (که گاسترولیت نامیده می‌شود) به خرد کردن فیبرها در احشا کمک می‌کرد. بعضی از انکیلوسوروس‌ها حتی محل‌های تخمیر (مثل اتاقک‌هایی) داشتند که فیبرهای گیاهی در آنها تجزیه می‌شد. تنها راه دقیق برای فهمیدن این که کدام گیاهان را کدام دایناسوری می‌خورده، پیدا کردن بقایای معده فسیل شده یا مدفوع فسیل شده دایناسور است که در آن مواد گیاهی گوارده یافت می‌شود. اما باقی مانده‌های معده فسیل شده بی نهایت نادر پیدا می‌شود و به سختی می‌توان فهمید مدفوع پیدا شده هم مال کدام دایناسور است. با این محدودیت‌ها نوع غذای یک دایناسور را تنها می‌توان بر اساس نوع دندان‌هایی که دایناسور داشته (می توانسته مواد گیاهی سخت یا نرم را بخورد)، محلی که در آن زندگی می‌کرده (آب و هوا و محل سکونت و... آن چه بوده که معمولاً شناخته شده نیست) و این که کدام گیاهان در طول دوره زمانی ویژه‌ای در آن حوالی بودند، فهمید. احتمال دارد که در طول دوره مزوزوییک گیاهانی شامل سرخسها، سرخس‌های نخلی، دم اسبی‌ها، سرخس‌های تخم ریز، درخت معبد و خزه‌ها بیشتر وجود داشته‌اند. بنابراین دایناسورها در دوره میان‌زیستی بیشتر از این گیاهان تغذیه می‌کردند.گیاهان گلدار هم در طول دوره کرتاسه تکامل پیدا کرده و به وجود آمده‌اند.[۱۰]

گوشتخواران

گوشتخواران یا ددپایان نیاز داشتند تا راهی برای به دست آوردن گوشت پیدا کنند. دایناسورهای گوشتخوار معمولاً پاهای قوی بلندی داشتند که با استفاده از آنها می‌توانستند سریع بدوند تا شکارشان را به چنگ آورند. آنها همچنین به فک‌های قوی بزرگ و دندان‌های تیز و چنگال‌های مرگبار نیاز داشتند تا بتوانند شکارشان را پاره پاره کنند و بکشند. دید خوب، حس بویایی تیز و یک مغز بزرگ برای این که استراتژی‌های شکار را طرح ریزی کنند هم خیلی برای شکار موفق مهم بوده. بسیاری از گوشتخواران (مثل دینوینچاس، سئولوفیزیس و لوکیراپتیور) ممکن است به شکل گله‌ای شکار می‌کرده‌اند. به طوری که همکاری جمعی برای یک شکار خوب لازم بوده. حیواناتی که در درجه اول لاشخورند (حیواناتی که گوشت می‌خورند بدون این که خودشان حیوانی را بکشند) برای دریدن گوشت و شکستن استخوان‌ها برای به دست آوردن مغز مغذی استخوان به دندان‌های خیلی تیز و فک‌های قوی نیاز داشتند. البته بیشتر گوشتخواران اگر فرصتی دست دهد لاشخورند. بعضی از دایناسورها ماهی‌خوار بودند که شامل باریولینکس و ساچومیماس می‌شوند. بعضی از دایناسورها ممکن است حتی همنوع خوار بوده‌اند و همنوع خودشان را می‌خورده‌اند.[۱۰]

جانوران همه چیزخوار

تنها چند دایناسور شناخته شده همه چیزخوار بوده‌اند (یعنی هم گیاهان و هم جانوران را می‌خورده‌اند). بعضی مثال‌ها از همه چیزخوارها ارنیتومیماس و اویرپتور هستند که گیاهان، تخم‌ها، حشرات و... را می‌خوردند. همچنین بیشتر گیاهخواران، همه چیزخوار اتفاقی بودند. چون که موقعی که گیاهان را می‌خوردند تعداد خیلی زیادی از حشرات و جانوران کوچک را هم می‌بلعیدند.[۱۰]

عجیب و غریب‌ها

گالیمیماس دایناسور اورنیتومیمید بوده‌است که ذرات ریز غذای الک شده (مثل سخت پوستان ریز) را می‌خورده.یعنی با استفاده از صفحات شانه مانند در دهانش از لجن و گل و لای و آب رودها این جانداران را می‌گرفته.[۱۰]


+ نوشته شده در جمعه 12 آبان 1391برچسب:,ساعت 10:57 توسط arian |
تغذیه دایناسورها  <-PostCategory-> 

مطالعه تغذیه دایناسورها

راه‌های خیلی متفاوتی برای مطالعه نوع تغذیه دایناسورها وجود دارد که شامل این هاست

۱. مدفوع فسیل شده: مدفوع فسیل شده به تشخیص رفتارهای غذایی دایناسور کمک می‌کند. اخیراً در کانادا یک مدفوع بزرگ پیدا شده که شاید به یک تی رکس تعلق داشته باشد. مدفوع، استخوان‌های خرد شده در خود دارد که نشان می‌دهد که تی رکس استخوان‌های شکارش را خرد می‌کرده و همه چیزها را کامل نمی‌بلعیده.

۲. مواد فسیل شده داخل معده: این مواد خیلی به ندرت پیدا می‌شود. اما بعضی چیزها پیدا می‌شوند. از جمله محتوای معده یک باریولینکس که موجوداتی در مقیاس ماهی و سینوسوروپتریکس، یک دایناسور پرنده مانند در خود دارد. این دایناسور تنها دایناسوری است که معده اش بخش‌های بدن یک پستاندار کوچک ناشناخته را در خود دارد.

۲. دندان‌ها: ساختمان دندان یک دایناسور هم به ما می‌گوید که دایناسور چه غذایی می‌خورده. گوشتخواران به دندان‌های تیز برای دریدن و فروکردن یا به دندان‌های قوی برای خرد کردن جانوران نیاز داشته‌اند. گیاهخواران دندان‌هایی داشته‌اند که با آنها می‌توانسته‌اند برگ‌ها و شاخه‌های کوچک را بکنند و بجوند.

۳. گاسترولیت‌ها: سنگ‌های سنگدان‌ها (که به گوارش یاری می‌رساند) همراه با فسیل‌های بعضی از دایناسورها پیدا شده‌اند. این سنگ‌ها اطلاعاتی درباره تغذیه دایناسورها می‌دهند.

۴. قطر شکم: اندازه احشاء هم نشانه نوع تغذیه است.گیاهخواران بزرگ به مقدار زیادی کالری نیاز داشتند تا وزنشان را حفظ کنند. برای به دست آوردن انرژی بسیار زیاد از مواد گیاهی، باید مقدار خیلی زیادی از گیاهان را می‌گواردند. برای این کار باید دستگاه گوارشی بزرگی در بدنشان وجود می‌داشته.[۱۰]


+ نوشته شده در جمعه 12 آبان 1391برچسب:,ساعت 10:57 توسط arian |
نام  <-PostCategory-> 

نام

اسکلت یک آلوسور در کنار یک استگوسور

طبقه‌بندی دایناسوریا رسماً در سال ۱۸۴۲ توسط دیرین‌شناس انگلیسی ریچارد اوون[پ ۵] نامیده شده بود، که برای اشاره کردن به «تبار جدا یا از زیرراسته خزندگان سوسماری» استفاده کرد، در نتیجه در انگلستان و سراسر دنیا به رسمیت شناخته شد.[۶] این اصطلاح از کلمهٔ یونانی δεινός (دنیوس به معنی وحشت‌ناک، نیرومند یا شگفت‌انگیز) و کلمهٔ یونانی σαύρα (سورا به معنی مارمولک یا حیوان خزنده) مشتق شده‌است.[۷] با این وجود نام طبقه‌بندی اغلب به دندان، چنگال‌های و دیگر مشخصات ترسناک دایناسورها اشاره دارد، ریچارد اوون صرفاً قصد داشته به اندازه و عظمتشان برگردان کند.[۸] در زبان عامیانه انگلستان دایناسور بعضی اوقات برای شرح دادن کهنه یا ناموفق بودن یک چیزی یا شخصی، بکار گرفته می‌شود با وجود این‌که دایناسورها ۱۶۰ میلیون سال روی کرهٔ زمین حکومت می‌کردند و فراوانی و تنوع آن‌ها و تنوع وارثانشان (پرندگان) زیاد بوده‌است. این کاربرد تا موقعی که دایناسورها به عنوان موجوداتی خون‌سرد و تنبل تلقی می‌شدند متداول شد.[۹]


+ نوشته شده در جمعه 12 آبان 1391برچسب:,ساعت 10:56 توسط arian |
مختصر،مفید،آسان  <-PostCategory-> 
دایناسور
اسکلت سوارشدهٔ آپاتوزاروس (راست) و تیراناسور (چپ) در موزهٔ تاریخ طبیعی آمریکا.
وضعیت بقا
طبقه‌بندی علمی
فرمانرو: جانوران
شاخه: طنابداران
زیرشاخه: مهره‌داران
رده: خزندگان
زیررده: دوکاوان
فرورده: شاه‌سوسمارریختان
بالاراسته: دایناسوران
راسته‌ها و زیرراسته‌ها

+ نوشته شده در جمعه 12 آبان 1391برچسب:,ساعت 10:55 توسط arian |
مطالب پيشين
» لغت نامه کلی(2)
» لغت نامه کلی(1)
» موزه ها
» طبقه بندی
» تاریخچه مطالعه دایناسورها
» رفتار شناسی
» تغذیه دایناسورها
» دایناسورهای گیاهخوار، گوشتخوار و همه چیز خوار
» نام
» درباره ی دایناسورها
» مختصر،مفید،آسان
» welcome


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد


موضوعات
تعریف کلی
گیاه خواران،گوشت خواران،همه چیز خواران
پيوندها


هلیپوس مارس کربروس ردیاب ماشین جلوپنجره اریو اریو زوتی z300 جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دایناسور و آدرس alosor.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

پيوندهاي روزانه

حمل و ترخیص خرده بار از چین
حمل و ترخیص چین
جلو پنجره اسپرت
پرده اسکرین
کالای خواب
کاشی هفت رنگ

 

فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

طراح قالب

Power By:LoxBlog.Com & NazTarin.Com

ابزار هدایت به بالای صفحه

ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

ابزار وبلاگ